وقتی دو نفر به عنوان زن و شوهر با هم زندگی میكنند، اختلاف روی خواهد داد كه اين اختلافات يا به دليل بیپاسخ ماندن نيازها و يا اختلاف نظر روی میدهد. در نتيجه همسران دچار خشم و ناكامی میشوند و در اين مواقع لزوم ارتباط مؤثر و كارآمد و راهبردهای حل مسئله صحيح مطرح میشود.
حل مسئله شامل ۲ مرحله است:
۱. شناسايی مسئله
۲. حل مسئله
در مرحلهٔ اول دو طرف به فهم مشتركی از مسئله میرسند. مهارتهاي مورد نياز در مرحلهٔ شناسايی مسئله شامل مهارت بيان احساس و شنيدن فعال است. در مرحلهٔ دوم گزينش راهحل اهميت اساسی دارد و لزوم سازش و مهارت در ارزيابی مطرح میشود. پس در مرحلهٔ اول حرف زدن از راهحلها نامناسب است.
در ادامهٔ این مطلب دربارهٔ اجرای این دو مرحله میخوانیم.
شناسايی مسئله
انتخاب زمان و مكان مناسب برای حل مسئله
برای گفتگوی سازنده پيرامون اختلاف نظرها، همسران نيازمند مكانی عاری از مزاحمت هستند. پس اول محيطی را پيدا كنيد كه مباحثهٔ صريح در مورد موضوع مورد اختلاف را تسهيل كند. زمان مناسبی را نيز برای اين كار در نظر بگيريد، مثلاً ناخوشنودی جنسی را صبح قبل از رفتن به محل كار مطرح نكنيد يا مثلاً وقتی همسرتان پريشان و مضطرب است مسئلهتان را مطرح نكنيد و آن را به تأخير بيندازيد.
وضوح رفتاری
وضوح رفتاری همهجا مفيد است. الگوی x-y-z را به كار ببريد: هنگامی كه تو عمل y را در موقعيت z انجام میدهی من احساس x میكنم. مثلاً «وقتی توی جمع از من انتقاد میكنی ناراحت میشوم».
نكات کلیدی در مورد مطرح كردن و شناسايي مسئله
نكتهٔ ۱: بحثهای خستهكننده در مورد «علت مسئله» بيهوده است، بهجای آن از رفتارهای مسئلهآفرين نمونههای صريح و خاص بياوريد.
نكتهٔ ۲: از تمركز بر قصد يا دليل فرضی رفتار همسرتان خودداری كنيد، اين نوعی فكرخوانی و كاری بيهوده است و تنها موجب حالت دفاعی در همسرتان میشود.
نكتهٔ ۳: در هر بار بيش از يک مسئله را مطرح نكنيد.
نكتهٔ ۴: مسئلهای را مطرح كنيد كه قابل حل و در مهار دو طرف باشد، به تازگی رخ داده است و يا در آيندهٔ نزديك روی خواهد داد. صحبت در مورد موضوعاتی كه مدتها پيش روی داده و يا اصلاً قابل حل نيست فايدهای ندارد، آنها را مطرح نكنيد.
نكتهٔ ۵: تمرينتان برای حل مسئله را از موضوعهای كماهميتتر شروع كنيد تا برسد به مسائل جدیتر.
حل مسئله
۱. پذيرش مسئله و اقدام براي دستيابي به راهحل
برای حل اختلافات از سر راه، نخست بايد به احساسات همسرتان توجه كنيد. احساس هر فرد پاسخی به واقعيت ادراک شده از طرف او است، پس احساس از معيار درستی يا نادرستی پيروی نمیكند و گاهی معقول و گاهی نامعقول است، پس نبايد آن را به مجادله كشيد. در شروع حل مسئله بايد ابتدا احساسات همسرتان را بپذيريد و سپس به اين سؤال مهم بپردازيد كه «برای حل مسئله چه كاری میتوان كرد؟»
۲. تعيين اهداف: لازمهٔ حل مسئله
بايد بدانيد كه دنبال چه هستيد. هدفها بايستی عينی باشند، تحققپذير باشند، مورد توافق هر دو طرف باشند و بدون ابهام بيان شوند تا بهراحتی متوجه شويم كه محقق شده يا نه.
۳. مرور انواع راهحلهای ممكن
در اين زمينه خلاقيت به خرج دهيد. در حل و فصل مسائلی كه پيش آمده مجموعهٔ گستردهای از راهحلهای بالقوه مسئله را كشف و به آنها رسيدگی كنيد. ذهنتان را باز بگذاريد، هيچ موردی را ناديده نگيريد، حتي اگر در آغاز عجيب به نظر برسند، آنها را فهرست كنيد. يادداشتبرداری كنيد تا جلوتر آنها را عاقلانه ارزيابی كنيد.
۴. انتخاب يک راهحل
پس از تهيهٔ فهرست راهحلها، يک يا چند راهحل را گزينش كنيد. اول راهحلهای كاملاً ناكارآمد را كنار بگذاريد، بعد از ميان راهحلهای باقيمانده بر اساس ميزان قابليت كاربرد، همانندی با ارزشها و تحليل محاسن و معايب گزینههای پایینتر را حذف كنيد.
حالا از لحاظ تحليل محاسن و معايب، عدم تفاهمهایی پيش ميآيد كه در اينجا هنر سازش مطرح میشود. برای رسيدن به بهترين راهحل كه بيشتر مسائل را بر طرف كند، هر دو طرف بايد كمی شيوههای خود را تغيير دهید تا نيازهای همسرتان را با نيازهای خود سازگاری دهید.
۵. آزمودن راهحل، گردآوری دادهها و ارزيابی پيامدها
هنگامی كه با توافق هم راهحل خاصي را انتخاب كرديد و در دفتر حل مسئله خود نوشتيد وارد عمل شويد. اگر هدفها را عينی و قابل ارزيابی تعريف كرده باشيد در اينجا میتوانيد بررسی كنيد كه آيا نتايج مورد نظر حاصل شده است يا نه؟ آيا هر دو طرف وظايف خود را بهطور مناسبی انجام دادهاند؟ تا چه ميزان مسئله حل شده است؟
۶. اصلاح، بازنگری و مذاكرهٔ مجدد
اگر نياز است از اصلاح، بازنگری و مذاكرهٔ مجدد بهره ببريد. در بررسی ببينيد كه پيامدهای حاصل، رضايتبخش است یا خیر؟ آیا در چارچوب تحليل محاسن و معايب راهحلهای بهتری وجود ندارد؟ آيا راهحلهای كنونی برای آينده نيز اثربخش خواهد بود؟ اگر از راهحلهای قبلی ناخشنوديد، اين به معنای شكست نيست بلكه جای اصلاح جزئی در راهحل، انتخاب يک راهحل ديگر يا كلاً مذاكرهٔ مجدد و راهحلهای تازه است.
خطاهای متداول در حل اختلافات
خانوادهها در جريان اختلافات معمولاً مرتكب ۴ خطای عمده مرتکب ميشوند:
- اقدام برای حل مسئله در عصبانيت
عصبانيت برای تقويت سلطه و قدرت پديد آمده و بيشتر در دعوا و جنگ به كار میرود و تقريباً هميشه جلوی حل مسئله را میگيرد. در حل مسئله از طريق همكاری میخواهيم مسئله را حل كنيم كه این وضعیت نقطهٔ مقابل دعوا و برد و باخت است.
- تمركز بر اين موضوع كه چه كسی درست میگويد و چه كسی غلط.
اين طرز فكر دنبال مقصر است و تبادل نظر را به رقابت تبديل میكند، از آنجا كه طرفين میخواهند يكديگر را مقصر جلوه دهند عصبانيت را تشديد میكند و لذا اينگونه حل مسئله محكوم به شكست است. هر چه در اختلافات خانوادگی، خود را بر حق بدانيد بيشتر احتمال دارد مشکل درست كنيد.
- اعتقاد به اينكه در مورد همهچيز بايد باهم توافق داشته باشيد.
زن و شوهر دو انسان مجزا با سوابق، عقايد و ديدگاههای متفاوت هستند. اما بايد بدانيم و به اين قاعده پايبند باشيم كه زن و شوهر میتوانند ضمن زندگی در كنار يكديگر مثل هم فكر نكنند. پذيرش نظرات متفاوت يكديگر، استحكام تعادل و انعطافپذيری، رابطهٔ زناشويی را بيشتر میكند.
- تمركز بر گذشته و ناديده گرفتن آينده
گذشتهها گذشته است و كاری از دست ما برای اصلاح آن بر نمیآيد. گذشته فقط از اين جهت مهم است كه بدانيم كداميک از اقدامات ما مؤثر نبوده است. هنگام بحث از گذشته از مهارتهای ارتباطی گوش دادن فعال و پيامهای من-آغاز استفاده كنيد. حل مسئلهٔ واقعی زمانی صورت میگيرد كه بپرسيم «چه كار كنيم تا دفعهٔ بعد اوضاع بهتر پيش برود؟»
Thx